تو فرهنگ تو یک قرن یعنی ۱۰۰ سال
ولی تو فرهنگ من یک قرن یعنی ۱۰۰ روز سکوت تو
همچنان به سکوتت ادامه بده تا قرن های من به پایان برسه
من معنی بی تفاوتی رو نمیفهمم
معنی کم محلی
۱۰۰ روز سکوت رو نمیفهمم
من مترجم خوبی نیستم پس خودت همه رو ترجمه کن
سه روز در مسجد ، روزه داری ، به خدا نزدیک تر شدن ، اعتکاف
دل من دیر زمانیست معتکف است
خودش را کنج وجودم معتکف کرده
تلاش خود را می کند که به هدیه های تکرار نشدنی خداوند نزدیک تر شود.
پدر و ماردم - هدیه های تکرار نشدنی من - دوستتان دارم.
استاد روش های مختلف مسیریابی رو تدریس می کرد و من در این افکار غرق بودم که چرا برای ورود به قلب آدمها یک مسیر مطمئن وجود نداره !!!
بعد از چند ماه رفتم سراغش وقتی بازش کردم دیدم بیچاره بند دلش پاره شده. سیم 5 و 6 گیتارم کاملا از بین رفته بود این اتفاق اولین باری نیست که می افته و همش به خاطر بی توجهی های منه .
پدر و مادر عزیزم قول میدم هیچ وقت به شما کم توجهی نکنم تا بند دلتون به خاطر من پاره نشه...
وقتی به خونه می رسم چند تا خط چروک روی لباسم دیده میشه. یکی دو روز اول به روی خودم نمی یارم ولی بعد از چند روز تعداد خطوط برجای مانده از خاطره در کنار مردم بودن آنقدر زیاد میشه که به دنبال یک اتو می گردم تا با حرارتش این خاطرات رو به خورد پارچه بدم!
در جامعه بزرگ کشور روزانه چندین طرح تصویب و به اجتماع تزریق میشه و در اثر برخورد با مردم دچار خط خوردگی هایی میشه که مسئولان با اصلاحاتشون روح طرح اتو می کشن تا تعداد خطوط آنقدر زیاد نشه که اصل طرح فراموش بشه...