ما بلاخره روز سه شنبه رفتیم دانشگاه
اولین کلاسمون با درس زبان ماشین شروع شد. در مجموع بد نبود.
هنوز ۲۴ ساعت از ورود ما به ساری نگذشته بود که من سرمای شدیدی خوردم و کار به بیمارستان کشید . و یه آمپول خوشمزه هم نوش جان کردم.
هنوز سرماخوردگیم خوب نشده.
از لحظه ورود ما تا الان هم بارون نیومده!!
بعدا میام و همه ماجراهارو تعریف میکنم.
سالی که نکوست از بهارش پیداست
اوون از زبان ماشین
اییینم از سرما خوردگی
اما طبیعی یه منم هفته اول همدان سرما خوردم و رفتم دکتر تو بوعلی پایین !!!