دل خوش سیری نیست
حرف درگیری نسیت
اونکه مجنون
تو بود
دیگه زنجیری نیست
هم موهام، هم چشمام
پای تو برفی شد
اما تو عالم
تو
صحبت از پیری نیست
هر چی گفتی خوندم
پای حرفات موندم
توی
چشمات اما
عکس تأثیری نیست
مثل اول نیستی
قابل حل نیستی
علتو
میپرسم
میگی تغییری نیست
یادته اون کوچه
که ازش میگذشتیم
اون
در شیری رنگ
نه، دیگه شیری نیست
خیلی وقته چشمات
دنیاشون کمرنگه
جای
عشقت خالی
دیگه تصویری نیست
نه بهونس، قسمت
تو خودت توش موندی
این
گناه بخت و
جرم تقدیری نیست
دل من شمدون بود
چشمای تو آینه
شمدونم
دل داره
جنس تعمیری نیست
من تو رو میخواستم
با یه ذوق نقره
صحبتم
از اسب و
زین و شمشیری نیست
هرچی بود من کردم
خودمم میسوزم
تو
برو من گفتم
از تو تقصیری نیست
آخرین پیغامو
واسه من آوردن
اون، اونی
که واسش
کلی میمیری نیست
الو سلام
منزل خداست؟
این منم مزاحمی که آشناست...
هزار دفعه دلم این شماره را گرفته است
ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست...
شما که گفته اید پاسخ سلام واجب است
به ما که میرسد٬ حساب بنده هایتان جداست؟
الو....
دوباره قطع و وصل شد!
خرابی از دل من است یا که عیب سیم هاست؟؟؟
چرا صدایتان نمیرسد ؟کمی بلند تر٬
صدای من چطور؟خوب و صاف و واضح و رساست؟
اگر اجازه میدهی برایت درد دل کنم...
شنیده ام که گریه بر تمام درد ها شفاست!
دل مرا بخوان به سوی خود تا سبک شوم٬
پناهگاه این دل شکسته خانه شماست...
الو٬ مرا ببخش٬ باز مزاحمت شدم٬
دوباره زنگ میزنم٬ دوباره...
تا خدا خداست!
یک نفر دلش شکسته بود
توی ایستگاه استجابت دعا
منتظر نشسته بود
منتتظر،ولی دعای او
دیر کرده بود . او خبر نداشت
که دعای کوچکش توی چهار راه آسمان
پشت یک چراغ قرمز شلوغ گیر کرده بود
بهار آمد که تا گل باز گردد
سرود زندگی آغاز گردد
بهار آمد که دل آرام گیرد
ز درد و غصه ها فرجام گیرد