زهیر

من این دو حرف نوشتم چنان که غیر ندانست تو هم ز روی عنایت چنان بخوان که تو دانی

زهیر

من این دو حرف نوشتم چنان که غیر ندانست تو هم ز روی عنایت چنان بخوان که تو دانی

ضحاک های امروز

 

اسفند ماه شروع شد

بدتر از این نمی شود

 

دوستی ها، درس ها

بدتر از این نمی شود

 

اقامت در شهری توریستی

بدتر از این نمی شود

 

قدم زدن روی ریل خالی قطار

بدتر از این نمی شود

 

ظهر

ساعت 12

بدتر از این نمی شود

 

دیدن ضحاک های زمانه

بدتر از این نمی شود

 

                    

 

ثمره شش ماه تلاش را ندیدن

بهتر از این نمی شود

 

فرانک فریدون گم کرده

بدنبال کاوه گشتن

بهتر از این نمی شود

 

به امید عطر بهارنارنج بودن

بهتر از این نمی شود

 

دست هایم مرده اند

قلبم مرده است

سکوت

دنیای در حال سوختن

 

برای من

بهتراز این نمی شود  

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد