-
عشق حقیقی
29 بهمن 1385 22:32
و اما...: عشق حقیقی چیه؟ به چی می گن عشق حقیقی؟ کی عاشقه ؟ کی معشوق؟ عشق چیه؟ ... اصلا" من عاشقم؟ من تونستم خودم را عاشق نشون بدم؟ من عشق حقیقی را می شناسم؟ من عاشق حقیقی بودم؟ من چه چیزهایی را برای داشتن یک عشق حقیقی می شناسم؟ ... این چند روز عشق های الکی را با همه وجودم حس کردم، فرق بین عشق های راستین و حقیقی و الکی...
-
عشق و دیوانگی
9 بهمن 1385 03:39
زمانهای قدیم وقتی هنوز راه بشر به زمین باز نشده بود فضیلتها و تباهی ها دور هم جمع شده بودند. ذکاوت! گفت : بیایید بازی کنیمٍ ، مثل قایم باشک دیوانگی ! فریاد زد:آره قبوله ، من چشم میزارم چون کسی نمی خواست دنبال دیوانگی بگردد همه قبول کردند. دیوانگی چشم هایش رابست و شروع به شمردن کرد!! یک..... دو.....سه ... همه به دنبال...
-
فیلتر سه گانه
17 دی 1385 23:21
In ancient Greece , Socrates was reputed to hold knowledge in high esteem. One day acquaintance met the great philosopher and said, "Do you know what I just heard about your friend?" "Hold on a minute," Socrates replied. "Before telling me anything I'd like you to pass a little test. It's called the Triple Filter...
-
عشقولانه
15 دی 1385 13:54
میون این همه دل ، همه جور و همه رنگ یه دل ساده می خوام ، مثل آسمون یه رنگ یه دل ساده می خوام ، یه دلی که دل باشه میون این همه دل ، غیر آب و گل باشه دل دریا ، دل رود دل آبی ، دل آب دل بی رنگ و ریا ، صاف و ساده بی نقاب یه دل از همه جدا ، مثل آیینه دیدنی قصه هاش شنیدنی ، همیشه شکستنی سخت تنهایی راه سخت بی همنفسی چی میشد...
-
ادامه
8 دی 1385 01:51
با عرض پوزش این وبلاگ همچنان به فعالیت خود ادامه خواهد داد منتظر باشید ...........
-
بخون و فکر کن
6 آبان 1385 01:37
بخون و فکر کن مهم بودن خوب است اما خوب بودن مهمتر است. هرگز عشق را گدایی نکنید . معمولا چیز با ارزشی به گدا داده نمی شود. نفرت هرگز بوسیله نفرت از بین نمیرود برای از بین بردن نفرت محبت لازم است. ( بودا ) اگه یه روز نتونستی گناه کسی رو ببخشی از بزرگی گناه اون نیست از کوچکی قلب توست. آبها را روشن می کند نسیم تازه ای از...
-
بخوان و فکر کن
22 مهر 1385 22:15
بخوان و بهش فکر کن چه قدر سخته تو چشمای کسی که تمام عشقت رو ازت گرفته به جاش یه زخم همیشگی به قلبت هدیه داده زل بزنی و به جای اینکه لبریز کینه نفرت بشی ـ حس کنی هنوزم دوسش داری چه قدر سخته دلت بخواد سرتو باز به دیوار تکه بدی که یـک بار زیر آوار غرورش همه وجودت له بشه چه قدرسخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقتی...
-
سلام مرموز
22 مهر 1385 00:17
سلام بر نور و آیینه ، به قلب ما سفر کرده سلام ای دوست سلام کلبه سلام صبح غزل خون و سلام پرچین همسایه سلام خوشبختی پنهون سلام برتو سلام بر ما سلام ..... زندگی میگذرد باید رفت ولی کیفیت این گذر خیلی مهمه ....
-
اولین پست از ساری
13 مهر 1385 13:06
ما بلاخره روز سه شنبه رفتیم دانشگاه اولین کلاسمون با درس زبان ماشین شروع شد. در مجموع بد نبود. هنوز ۲۴ ساعت از ورود ما به ساری نگذشته بود که من سرمای شدیدی خوردم و کار به بیمارستان کشید . و یه آمپول خوشمزه هم نوش جان کردم. هنوز سرماخوردگیم خوب نشده. از لحظه ورود ما تا الان هم بارون نیومده!! بعدا میام و همه ماجراهارو...
-
مسافرت در مسافرت
9 مهر 1385 23:10
این چند روز خیلی کار داشتم آخه به طور کاملا غیر منتظره من ، مامان و داداشم رفتیم تبریز و 14 ساعت پیش من تنهایی برگشتم و 10 ساعت دیگه هم باید باز برم مسافرت ولی اینبار مسافرت به ساری! در مورد صحبتهای استاد مقسمی باید بگم که ایشون فرمودند : چون توی مدرک بنده کلمه فراگیر ذکر میشه در پیدا کردن کار دچار مشکل میشم. چون اکثر...
-
سفرنامه ساری
28 شهریور 1385 14:52
امروز بلاخره بعد از یک هفته فرصت کردم بیام و همه چیز رو بنویسم اگر بخوام از اول تعریف کنم بر میگرده به هفته گذشته که........... من و مامان و بابا روز سه شنبه 26/6/1385 ساعت 4:43 حرکت کردیم به سمت ساری. ساعت 9 بود که رسیدیم. وقتی وارد شهر شدیم اولین چیزی که جلب توجه میکرد تاکسی های ساری بود! این تاکسی ها نارنجی رنگ...
-
چند روز آینده
22 شهریور 1385 20:48
سلام امروز کلی مطلب برای نوشتن آماده کرده بودم ولی چند ساعت پیش بهم یه خبری دادن که هنوز تو شوکم چند روز آینده میام و همه چیزو براتون تعریف میکنم
-
یه خبر مهم
18 شهریور 1385 18:50
سلام عیدتون مبارک این پست باید روز دوشنبه 13/6/1385 فرستاده میشد ولی بنا به دلایلی که قبلا گفتم الان میفرستمش نمی دونم از کجا شروع کنم..... یکشنبه خیلی پکر بودم اصلا حوصله نداشتم چند بار اومدم وبلاگ رو آپ دیت کنم ولی دستم به هیچ کاری نمی رفت. ساعت 9 شب بود که خبر رو شنیدم آخه قرار نبود به این زودی اعلام بشه سازمان...
-
چرا حلقه ازدواج باید در انگشت چهارم قرار بگیرد؟
15 شهریور 1385 11:10
امروز یه مطلب برای گذاشتن توی وبلاگ آماده کرده بودم وتوش کلی خبر مهم هم بود ولی متاسفانه فلاپی رو تو خونه جا گذاشتم الان این مطلب جالب رو پیدا کردم شما هم بخونین شاید براتون جالب بود چرا حلقه ازدواج باید در انگشت چهارم قرار بگیرد؟ مراحل زیر را به ترتیب انجام دهید . تا معجزه ای شگفت انگیز را متوجه شوید.(این مطلب...
-
اگر کسی را دوست داری؟
6 شهریور 1385 11:11
اگر کسی را دوست داری؟ شکسپیر : اگر کسی را دوست داری رهایش کن سوی تو برگشت از آن توست و اگر برنگشت از اول برای تو نبوده دانشجوی زیست شناسی : اگر کسی را دوست داری ، به حال خود رهایش کن ... او تکامل خواهد یافت دانشجوی آمار : اگر کسی را دوست داری ، به حال خود رهایش کن ... اگر دوستت داشته باشد ، احتمال برگشتنش زیاد است و...
-
سالروز خاموشی شاعر
5 شهریور 1385 07:40
امروز شانزدهمین سالروز خاموشی شاعر "زمستان" است مهدی اخوان ثالث ارمغان فرشته با نوازشهای لحن مرغکی بیدار دل بامدادان دور شد از چشم من جادوی خواب چون گشودم چشم ، دیدم از میان ابرها برف زرین بارد از گیسوی گلگون ، آفتاب جوی خندان بود و من در اشک شوقش گرم گرم گرد شب را شستم از رخسار و جانم تازه شد شانه در گیسوی من کوشید...
-
چرخه ی عشق
1 شهریور 1385 15:32
چرخه ی عشق یک روز صبح کشاورزی درِ صومعه ای را زد. راهب در را باز کرد و کشاورز خوشه ی انگور بزرگی را به طرفش دراز کرد. «برادر دربان عزیز، این بهترین محصول تاکستانم است. آمده ام تا هدیه اش بدهم به شما.» «ممنونم، الان برای پدر روحانی می برمش، حتماً خیلی خوشحال می شود.» «نه، این را برای شما آورده ام.» «برای من؟ من که قابل...
-
عید مبعث مبارک
30 مرداد 1385 10:48
عید بزرگ مبعث رسول مکرم اسلام، اشرف الاوصیاء ، خاتم الانبیاء ، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه بر شما مبارک باد در آن ایام ، خاک فتنه خیز مکه ، یعنی مهد بدکاران، درون ظلمت و جهل و تباهی دست و پامیزد توانگر آتش حسرت به جان بینوا میزد ستمکش بر در هرخانه ، دست التجا میزد در این هنگامه ها ، مردی غمین با چشم تر هرشب، به...
-
شما در قرن21 زندگی می کنید اگر...
24 مرداد 1385 07:41
شما در قرن21 زندگی می کنید اگر ... 1-ناخودآگاه پسوردتان را به دستگاه ماکروویوتان می دهید! 2-برای بازی تکنفره با کارت حتی سالی یکبار هم از کارت های واقعی استفاده نمی کنید ! 3-برای تماس با 3 نفر یک لیست از 15 شماره تلفن دارید ! 4- برای کسی که در میز کناری شما کار می کند ایمیل ارسال می کنید ! 5-دلیل شما برای تماس نگرفتن...
-
داستان لیلی و مجنون
18 مرداد 1385 13:23
میگن یه روز لیلی واسه مجنون پیغام فرستاد که انگار خیلی دوست داری منو ببینی ؟ اگه نیمه شب بیای بیرون شهر ، کنار فلان باغ ، منم می یام تا ببینمت . مجنون که شیفته دیدار لیلی بود ، چندین ساعت قبل از موعد مقرر رفت و در محل قرار نشست . ولی مدتی که گذشت خوابش برد ... نیمه شب لیلی اومد و وقتی اونو تو خواب عمیق دید ، از کیسه...
-
روز پدر مبارک
16 مرداد 1385 16:03
عیدتون مبارک بابایی گلم روزت مبارک امسال بابایی من یک کمی در حد خیلی کسالت داشت تازه یه خورده بهتر شده تا الان فکر نمیکردم این همه به باباییم وابسته باشم و تازه یه چیز مهم رو هم فهمیدم که باباییمم به من وابستس!! چند روزی که از هم دور بودیم تکون می خورد فوری زنگ میزد کاراشو بهم میگفت و برای یه کارایی هم نظرمو می پرسید...
-
کاخی روی آب
12 مرداد 1385 10:52
مثل اینکه دوباره رسیدم به پله اول اینبار هم اشتباه کردم. دختر جان، آخه این چه کاریه؟ مگه آدم عاقل روی آب کاخ میسازه؟ درسته، من رفتم روی آب یه کاخ ساختم ، یه کاخ بزرگ و با شکوه. ولی چه فایده ! یه موج اومد ، یه موج نه چندان عظیم و همه کاخ منو خراب کرد. حالا باید از اول شروع کنم. از صفر..... خدایا تو کمکم کن...... اینبار...
-
اندر حمایت دختران
10 مرداد 1385 15:36
بیچاره دخترا اگه خوشگل باشن می گن عجب جیگریه! اگه زشت باشن می گن کی اینو می گیره! اگه تپل باشن می گن چه گوشتیه! اگه لاغر باشن می گن چه مردنیه! اگه مودبانه حرف بزنن می گن چه لفظ قلم حرف می زنه! اگه رک و راست باشن می گن چه بی حیاست! اگه یه خورده فکر کنن می گن چقدر ناز می کنه! اگه سری جواب بدن می گن منتظر بود! اگه تند...
-
مادرم روزت مبارک
25 تیر 1385 02:20
مادر تو فرشته ای تـــرا ستایش می کنــــم ترا که قلب سرشـــار و روح بزرگ ودستان گرم و زندگی پرورت چراغ راه ماست امید و تکیه گاه ما زندگی و هستی ماست تـــرا ستایش میکنــــــم ترا که می بخشایی ومهربانی بی توقعت رانثار میکنی حجت بی اجر و مزدت را تـــــرا ستایش میکنم ترا که می سوزی و میکاهی و برای مهر ورزیدن نه زمان می...
-
میخ در دیوار.....
6 خرداد 1385 23:15
میخ در دیوار ... سعی کن حتماً همه متن را تا آخرین جمله بخوانی. از همه مهمتر جمله آخر است که باید خوانده شود !!! یکی بود یکی نبود، یک بچه کوچیک بداخلاقی بود. پدرش به او یک کیسه پر از میخ و یک چکش داد و گفت هر وقت عصبانی شدی، یک میخ به دیوار روبرو بکوب! روز اول پسرک مجبور شد 37 میخ به دیوار روبرو بکوبد. در روزها و هفته...
-
رنج
11 فروردین 1385 00:23
رنج من نمی دانم ـ و همین درد مرا سخت می آزارد ـ که چرا انسان، این دانا، این پیغمبر در تکاپوهایش: ـ چیزی از معجزه آن سوتر - ره نبرده است به اعجاز محبت، چه دلیلی دارد؟ چه دلیلی دارد که هنوز مهربانی را نشناخته است؟ و نمی داند در یک لبخند، چه شگفتی هایی پنهان است! من بر آنم که درین دنیا خوب بودن ـ به خدا ـ سهل ترین کارست...
-
سال نو مبارک
1 فروردین 1385 00:22
سر سبزترین بهار تقدیم تو باد آوای خوش هزار تقدیم تو باد گویند که لحظه ایست روئیدن عشق آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد نوروز، روز تحول زمین و زمان، و نو شدن اندیشه و اراده، و رویش جوانههای عشق و آرزو، مبارک باد
-
تولدم مبارک
10 اسفند 1384 23:17
سلام هی هی هی هوووووووورا تــــولد تــــولد تولدم مبــــــارک مبـــارک مبـــارک تولدم مبــــــــــارک برم شمع هام و فوت کنم که صد سال زنده باشم تــــولد تــــولد تولدم مبــــــــــارک امروز تولدمه بلاخره بزرگ شدم یک سالم بر عمر گرانمایه ام افزوده شد! و چه زیبا عمری و چه زیبا سنی... والا از شما چه پنهون من دیدم هیشکی...
-
شاید فکر کنید که طنزه ؟؟؟
8 اسفند 1384 23:02
شاید فکر کنید که طنزه ولی میشه گفت 80% واقعی ست : الان حدود 1 سال است که خیلی خسته ام و این هفته آخر هم که دیگه دارم از پا می افتم. چرا؟ همیشه فکر می کردم کمی تنبل ام اما حالا دقیقا حساب کرده ام و متوجه شده ام که خیلی کار می کنم. ببینید ما توی ایران 72 میلیون جمعیت داریم که 13 میلیون اونها بازنشسته هستند. پس می مونه...
-
به آسانی میشه .......... ولی به سختی میشه
5 اسفند 1384 22:41
به آسانی میشه در دفترچه تلفن کسی جایی پیدا کرد ولی به سختی میشه در قلب او جایی پیدا کرد به راحتی میشه در مورد اشتباهات دیگران قضاوت کرد ولی به سختی میشه اشتباهات خود را پیدا کرد به راحتی میشه بدون فکر کردن حرف زد ولی به سختی میشه زبان را کنترل کرد به راحتی میشه کسی را که دوستش داریم از خود برنجانیم کنیم ولی به سختی...