زهیر

من این دو حرف نوشتم چنان که غیر ندانست تو هم ز روی عنایت چنان بخوان که تو دانی

زهیر

من این دو حرف نوشتم چنان که غیر ندانست تو هم ز روی عنایت چنان بخوان که تو دانی

۲۳+۷۷

تو فرهنگ تو یک قرن یعنی ۱۰۰ سال

ولی تو فرهنگ من یک قرن یعنی ۱۰۰ روز سکوت تو

همچنان به سکوتت ادامه بده تا قرن های من به پایان برسه

           من معنی بی تفاوتی رو نمی‌فهمم

                             معنی کم محلی

                             ۱۰۰  روز سکوت رو نمی‌فهمم

من مترجم خوبی نیستم پس خودت همه رو ترجمه کن  

هدیه تکرار نشدنی من

سه روز در مسجد ، روزه داری ، به خدا نزدیک تر شدن ، اعتکاف

دل من دیر زمانیست معتکف است

خودش را کنج وجودم معتکف کرده

تلاش خود را می کند که به هدیه های تکرار نشدنی خداوند نزدیک تر شود.

پدر و ماردم - هدیه های تکرار نشدنی من - دوستتان دارم.

مسیر یابی

 

استاد روش های مختلف مسیریابی رو تدریس می کرد و من در این افکار غرق بودم که چرا برای ورود به قلب آدمها یک مسیر مطمئن وجود نداره !!!