زهیر

من این دو حرف نوشتم چنان که غیر ندانست تو هم ز روی عنایت چنان بخوان که تو دانی

زهیر

من این دو حرف نوشتم چنان که غیر ندانست تو هم ز روی عنایت چنان بخوان که تو دانی

روز تمام لیلی ها

معصومه …

معصومه تفسیر معصومیت است که روزگارى در مدینه طلوع کرد، معصومه اقامت غربت است در روزگار غربت نگاه ها، معصومه تفسیر بلند تبعیت است از ولایت. معصومه نگاه سبزى است که از معصومیت سرچشمه مى گیرد، معصومه، روزگار دلداگى است واز غربت به قربت رسیدن. معصومه ترجمان بلند عاشوراست و قصه با زینب هم سفرشدن. معصومه فلسفه شیدایى است و غزل ماندن و بودن، معصومه نگین ایران است که درقم، شهر اقامه مى درخشد. معصومه ضریب بالاى ارادت به ولایت است، معصومه، قصه بلند مدینه تامشهد است. معصوم انتهاى متبلور است. معصومه سرسلسله تنهایى است، معصومه فانى فى الله است. 

   

 


اگـه فــرصــتـی کــنی و مـنـو قــابل بدونی


دسـت مـهـربـونـتو مهـمون این دل بدونی 

 

با خیال تو پریشونی مـو بـیــرون می‌کـنــم 

 

دلمـو بـه یاد خـوبـی‌هات چراغون می کنم 

 

دسـتــای خــالــی مــن مــنـتـظــر جـوابته 

 

دل مـن مـنـتــظـر بـــارش بــی حـسـابـتـه

بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین

شنبه :

از درب بالایی وارد محوطه شدم، برای رسیدن به شبستان باید چند دقیقه ای پیاده می رفتم.

در تمام طول راه فکر می کردم چقدر فرصت باقیست تا پنجشنبه و پایان هفته!

عصر مجله همشهری جوان به دستم رسید، چند صفحه اول رو خوندم و باقی مطالب رو برای روزهای بعدی هفته نگه داشتم.


فکر می کردم هفته طولانی پیش رو دارم!


امروز (پنجشنبه) :

وقتی رسیدم خونه شماره جدید مجله همشهری جوان روی میزم بود!

باورم نمی شد یعنی واقعاً یک هفته گذشت؟

تازگی ها روزها خیلی خیلی زود می گذره!

اونقدر زود که من هنوز فکر می کنم فردا اوایل مرداد ماهه و من 9 صبح مترو طالقانی قرار دارم.....

مردی که یک خواب هم تعبیر نکرد!

محمد بن سیرین که به خوابگزاری معروف است،یک خواب هم تعبیر نکرده است!

ابن سیرین‌، ابوبکر محمد بن‌ سیرین‌ در 31 یا 33 شوال‌ 110هجری قمری چشم به جهان گشود، او 30 تن‌ از اصحاب‌ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را درک‌ کرد. نویسندگان‌ صحاح‌ به‌ ابن‌ سیرین‌ به‌ عنوان‌ فقیهى‌ برجسته‌ مى‌نگریستند و رفتار و گفتارش‌ را حجّت‌ مى‌دانستند. ابن‌ سیرین‌ کتابى‌ ننوشته‌ است، خاصه‌ آنکه‌ به‌ شدت‌ از نوشتن‌ حدیث‌ و هرگونه‌ مطلبى‌ پرهیز مى‌کرده‌ است‌ و حتى‌ هیچ‌گونه‌ نوشته‌ای‌ هم‌ نزد خود نگاه‌ نمى‌داشت‌

یکى‌ از معاصران‌ درباره سبب‌ اینکه‌ مترجمان‌ و نویسندگان‌ سده‌های‌ بعد آثار خود را به‌ ابن‌ سیرین‌ نسبت‌ داده‌اند، نوشته‌ است‌ که‌ آنان‌ برای‌ مقبول‌ افتادن‌ آثارشان‌ ناگزیر بوده‌اند که‌ آنها را به‌ یکى‌ از بزرگان‌ متقدم‌ نسبت‌ دهند